فهرست مطالب سایت

علامه امینی، مجاهد خستگی ناپذیر

موضوع : علامه امینی و غدیر
تاریخ انتشار : 25 تیر 1401



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

علامه امینی، مجاهد خستگی ناپذیر
پیش از شناخت کتاب ارزشمند الغدیر، باید مولفی که این شاهکار بزرگ را به برای ما یادگار گذاشته است، به خوبی بشناسیم. در این نوشته کوتاه به جای پرداختن به مطالب کلیشه ای، به دنبال این هستیم که با نگاهی موشکافانه به حیات پربرکت علامه امینی، به پاسخ این سوال پی ببریم که چرا از میان آن همه دانشمند فرزانه‌ای که که در عصر طلایی حوزه‌ی نجف زندگی می‌کرده اند، توفیق نگارش الغدیر نصیب او شد؟ برای پاسخ به این سوال به بعضی از ویژگی‌های کم نظیر علامه امینی اشاره می‌کنیم که ثمره‌ی آن پیدایش اقیانوس بی‌کران الغدیر بود.
پرورش در دامن پاک مادر
بذر محبت خاندان رسول خدا صلی الله علیه و آله، از کودکی در قلب این بزرگ مرد بی‌همتا، پرورش یافته است و با وجودش عجین شده است. مرحوم دکتر هادی امینی، فرزند علامه امینی، از مادر بزرگ خود چنین نقل می‌کند: «من بعد از اینکه ایشان متولد شد، تا دو سال تمام، هیچ وقت بدون وضو به ایشان شیر نمی‌دادم و هر وقت موقع شیر دادن ایشان می‌شد، مثل اینکه به من القا می‌شد و من می‌رفتم، وضو می‌گرفتم و بعد به ایشان شیر می‌دادم. من به یاد ندارم، بدون وضو به ایشان شیر داده باشم. بدین ترتیب، برکات زیادی در این وضو گرفتن و شیر دادن، نصیبم شد». (۱)
مجاهدت بی وقفه و شبانه روزی
اگر کسی اهل تحقیق و پژوهش باشد و با کتاب الغدیر مواجه شود، متوجه می‌شود که نوشتن این کتاب، امروزه توسط یک تیم پژوهشی با وجود تمامی امکانات مورد نیاز، چیزی شبیه به معجزه خواهد بود. اما مولف الغدیر این کتاب را یکه و تنها و بدون داشتن کمترین امکاناتی تالیف کرده است. شیخ عبدالحسین امینی برای دسترسی به منابع و کتاب‌هایی که در نگارش الغدیر بدان نیاز داشته است، باید به کتابخانه‌های سرتاسر جهان سفر می‌کرد و عمر خود را در آنجا صرف می‌نمود. او به هندوستان، مصر، ترکیه، سوریه، ایران و… در جست و جوی یافتن کتاب‌هایی که برای نگارش الغدیر به آن‌ها نیاز داشت، سفر کرد و مرارت‌ها و سختی‌های فراوانی را به جان خرید. به عنوان مثال نقل شده است که: «در کتابخانه یکی از شهرهای عراق به مطالعه می‌پرداخت چون این کتابخانه هرشبانه‌روز فقط چهار ساعت باز بود، ایشان هم نمی‌توانست بیش از چهار روز در آن شهر بماند، با توافقی که میان وی و رئیس کتابخانه برقرار شده بود، «امینی» هرروز به هنگام ظهر- یعنی ساعت تعطیل کتابخانه- وارد کتابخانه می‌شد و کتابدار در را به روی او می‌بست تا روز بعد ساعت ۸ صبح حدود ۲۰ساعت مشغول مطالعه بود، و با لقمه نانی که به همراه داشت و با جرعه آبی که کتابدار در اختیارش می‌گذاشت توانست، در مدت چهار روز از میان چهار هزار نسخه خطی، مآخذ دلخواه خود را پیدا کند. (۲)
گذشتن از دنیا
بدیهی است وقتی کسی اینچنین خود را وقف انجام چیزی می‌کند، باید با دنیا و لذت‌های آن خداحافظی کند. علامه با امیرالمومنین علیه السلام معامله کرده بود و برای جلب رضایت مولایش، دنیا و آن چه در آن است را همچون مقتدایش علی علیه السلام، طلاق داده بود. علامه برای هر کس که بخواهد مانند او به دفاع از حریم تشیع بپردازد، این توصیه را داشت و می‌فرمود: «واجب است، اکثر روابط اجتماعی را ترک کنی، و الّا وقت کافی برای نوشتن و تألیف پیدا نمی‌کنی. باید خود را آماده کنی برای تحمل مشکلات زندگانی از گرسنگی و محرومیت و… و باید صبر کنی و الّا به هدف خود نخواهی رسید.» (۳) ایشان حتی در نجف خانه‌ای برای سکونت نداشت با اینکه مدت چهل سال در نجف اقامت داشت(۴). به راستی کسی که دل در گروی علی بن ابی طالب (علیه السلام) داده است، مگر می‌تواند میلی به جمع اموال دنیا داشته باشد که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: عَلیٌّ یَعْسوبُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمالُ یَعْسوبُ الْمُنافِقینَ؛ علی پیشوای مؤمنان و ثروت پیشوای منافقان است. (۵)
غیرت و ارادت به اهل بیت(علیهم السلام)
انگیزه‌ای که علامه امینی را این چنین به حرکت وا می‌داشت، عشق و ارادت و غیرتی بود که به وجود مبارک امیرالمومنین علیه السلام و اولاد پاک و طاهرینش داشت. او به هنگام زیارت قبر مطهر امیرالمومنین، طوریبر مظلومیت مولایس گریه می‌کرد که صدایش از حرم و رواق مطهر گذشته و به بیرون می‌رفت، طوری که اطرافیان حرم از حضور علامه در حرم آگاه می‌شدند. (۶) مرحوم آقا بزرگ تهرانی، عشق و محبت علامه به حضرات آل الله علیهم السلام را اینگونه توصیف می‌کند:« از خصوصیات علّامه محبت و ارادت کامل به محمّد آل محمّد علیهم السّلام می‌باشد، که زبانزده همه است می‌توان گفت الغدیر اثری از آثار آن محبت‌ها می‌باشد به خاطر همین علاقه به اهلبیت است که ایشان علاقه خاصّی به شنیدن مصائب امام حسین علیه السّلام و اصحابش دارند. بر مصائب امام حسین علیه السّلام با صدای بلند گریه می‌کند. خطباء و حاضرین مشاهده می‌کنند، که حین ذکر مصیبت حال ایشان متغیّر می‌شود و از گریه ایشان همه متأثر می‌شوند، و به گریه ایشان گریه می‌کند. به حقیقت می‌توان گفت، مجلسی که ایشان در آن مجلس حاضر است و ذکر مصیب آل محمّد علیهم السّلام می‌شود، گویا یکی از آل محمّد علیهم السّلام در آن مجلس حاضر می‌باشد.» (۷)
عنایت امیرالمومنین(ع) به نگارش الغدیر
بارها و بارها علامه در تالیف این کتاب به بن بست می‌رسید اما دست یداللهی مولایش، به امداد او می‌آمد و راه را برای او هموار می‌کرد. حکایت‌های فراوانی از عنایت ویژه‌ی امیرالمومنین (علیه السلام) به علامه‌ی امینی در هنگام تالیف الغدیر نقل شده است که دل انسان را می‌رباید. در باب یکی از کمک‌های مولا به خادم مخلصش اینچنین نقل شده است که: «وقتی در تألیف الغدیر به جلد ششم رسیدم به کتاب «ربیع الابرار» زمخشری نیاز پیدا کردم. این کتاب آن زمان کمیاب بود. نسخه ای از آن آن نزد یکی از آیات عظام نجف اشرف بود. این عالم فوت کرده بود و کتابخانه‌اش به پسرش ارث رسیده بود.رفتم در خانه آن شخص، کتاب را از او امانت خواستم. اما او امتناع کرد. بعد از اینکه از همه‌جا مأیوس شدم، به پناهگاه همیشگی خود پناه آوردم به طرف حرم حضرت امیر علیه السّلام رفتم. شکایت پیش حضرت نمودم. و سپس با ناراحتی به خانه برگشتم. شب را بیدار ماندم. صبح خوابی بر من عارض شد در خواب حضرت امیر را ملاقات کردم عرض حاجت کردم، امام در جواب فرمود: حاجت تو پیش فرزندم حسین علیه السّلام است. بیدار شدم و به کربلا مشرف شدم بعد از خواندن نماز صبح و زیارت مطلب خود را به حضرت عرض کردم. سپس به حرم حضرت ابو الفضل مشرف شدم زیارت کنم، سپس به صحن حرم آمدم نزدیک طلوع آفتاب بود در صحن حرم نشسته بودم یک دفعه «شیخ محسن ابو الحلب» را که از خطبای کربلا بود ملاقات کردم مرا برای استراحت و صرف صبحانه به خانه‌اش دعوت کرد اجابت کردم و همراه ایشان رفتم. در باغچه خانه نشستیم. بعد از مدت کوتاهی استراحت، گفتم کتابخانه خود را به من نشان بده، گفت بعد از صرف صبحانه گفتم: من به کتاب انسم و علاقه‌ام بیشتر از گل و… است، ما را به کتابخانه برد. دیدم، کتابخانه خوبی است از حیث کم و کیف. بین کتابخانه می‌گشتم، کتابی را از قفسه برداشتم، وقتی کتاب را باز کردم دیدم به گمشده خود دست پیدا کرده‌ام ...گریه شدیدی بر من غالب شد. شیخ محسن آمد با تعجب علت گریه مرا پرسید. قضیه را نقل کردم. گفتم امیر المؤمنین علیه السّلام مرا به امام حسین علیه السّلام حواله داد و حضرت مرا به شما حواله داده است. قضیه را شنید، حالش منقلب شد. کتاب را از من گرفت، گفت: استاد بزرگوار این کتاب خطی، از کتب کمیاب است. شخصی می‌خواست آن را از من بخرد ولی من این کتاب را به او نفروختم. سپس قلم بیرون آورد نوشت، این کتاب هدیه می‌شود، به علّامه امینی، گفت: این جواب حواله دو امام امیر المؤمنین علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام می‌باشد. » (۸)
آری! اگر کسی بتواند خود را متصف به صفات امینی‌ها بکند، می‌تواند پیشگشی همچون الغدیر تقدیم مولایش نماید. علامه امینی نشان داد که راه نصرت امیرمومنان علی علیه السلام بسته نیست و پس از ۱۴۰۰ سال نیز به یاری او شتافت.
(۱) نشریه جوان اندیشه سبز، ش ۶۴، ص ۷
(۲) حماسه غدیر ص، ۴۲۷
(۳) ربع قرن مع العلامة ص ۲۷۰
(۴) مقدمه الغدیر چاپ چهارم
(۵) امالی (طوسی) ص ۳۵۵
(۶) امین شریعت ص ۲۹۱
(۷) ربع قرن مع العلامة ۲۷۳ به نقل از روزنامه رسالت
(۸) ربع قرن مع العلامة ص، ۷۱ (با تلخیص)





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده